بدخویی. (ناظم الاطباء) : آفت ملک شش چیز است، حرمان...و تنگ خویی و افراط خشم و کراهت... (کلیله و دمنه). و منعی نیکو، بی تنگ خویی می فرمای. (کلیله و دمنه). چو دریا در دهد بی تلخ رویی گهر بخشد چو کان بی تنگ خویی. نظامی. رجوع به تنگ خو و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
بدخویی. (ناظم الاطباء) : آفت ملک شش چیز است، حرمان...و تنگ خویی و افراط خشم و کراهت... (کلیله و دمنه). و منعی نیکو، بی تنگ خویی می فرمای. (کلیله و دمنه). چو دریا دُر دهد بی تلخ رویی گهر بخشد چو کان بی تنگ خویی. نظامی. رجوع به تنگ خو و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
تیزمزاجی و سرکشی و درشتی. (ناظم الاطباء) : نبینی عیب خود در تندخویی بدینسان عیب من تا چند گویی ؟ نظامی. عجب ناید ز خوبان تندخویی چنان کز مهر گردون کینه جویی. نظامی. با اینهمه جور و تندخویی نازت بکشم که خوبرویی. سعدی (گلستان). اگرچه رسم خوبان تندخوییست چه باشد گربسازد با غمینی ؟ حافظ (دیوان چ قزوینی ص 342). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن و تندخو شود
تیزمزاجی و سرکشی و درشتی. (ناظم الاطباء) : نبینی عیب خود در تندخویی بدینسان عیب من تا چند گویی ؟ نظامی. عجب ناید ز خوبان تندخویی چنان کز مهر گردون کینه جویی. نظامی. با اینهمه جور و تندخویی نازت بکشم که خوبرویی. سعدی (گلستان). اگرچه رسم خوبان تندخوییست چه باشد گربسازد با غمینی ؟ حافظ (دیوان چ قزوینی ص 342). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن و تندخو شود
درویش و مسکین و بی چیز و پریشان. (ناظم الاطباء). تنگدست. تنگ عیش. تنگ معاش. تنگ بخت. تنگ زیست. (از آنندراج) : چرا زیرکانند بس تنگ روزی چرا ابلهان راست بس بی نیازی ؟ ابوالطیب مصعبی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384). وآن تنگ دهان تنگ روزی چون عود و شکر به عطرسوزی. نظامی. آفتاب ار بگردد از سر سوز تنگ روزی شود زتنگی روز. نظامی. نه روزی به سرپنجگی می خورند که سرپنجگان تنگ روزی شوند. سعدی (بوستان). نه آن تنگ روزیست بازارگان که بردی سر از کبر بر آسمان. سعدی (بوستان). اگر روزی به دانش برفزودی ز نادان تنگ روزی تر نبودی. سعدی (گلستان). بر آن تنگ روزی بباید گریست که از بیم تنگی بود تنگ زیست. امیرخسرو دهلوی. رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
درویش و مسکین و بی چیز و پریشان. (ناظم الاطباء). تنگدست. تنگ عیش. تنگ معاش. تنگ بخت. تنگ زیست. (از آنندراج) : چرا زیرکانند بس تنگ روزی چرا ابلهان راست بس بی نیازی ؟ ابوالطیب مصعبی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384). وآن تنگ دهان تنگ روزی چون عود و شکر به عطرسوزی. نظامی. آفتاب ار بگردد از سر سوز تنگ روزی شود زتنگی روز. نظامی. نه روزی به سرپنجگی می خورند که سرپنجگان تنگ روزی شوند. سعدی (بوستان). نه آن تنگ روزیست بازارگان که بردی سر از کبر بر آسمان. سعدی (بوستان). اگر روزی به دانش برفزودی ز نادان تنگ روزی تر نبودی. سعدی (گلستان). بر آن تنگ روزی بباید گریست که از بیم تنگی بود تنگ زیست. امیرخسرو دهلوی. رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
تنگ خو: جهان تنگ دیدیم بر تنگ خوی مراآز و زفتی نکرد آرزوی. فردوسی. جان را به وداع آفرینش از عالم تنگ خوی شستیم. خاقانی. سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست شاهدان بازی فراخ و صوفیان بس تنگ خوی. سعدی
تنگ خو: جهان تنگ دیدیم بر تنگ خوی مراآز و زفتی نکرد آرزوی. فردوسی. جان را به وداع آفرینش از عالم تنگ خوی شستیم. خاقانی. سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست شاهدان بازی فراخ و صوفیان بس تنگ خوی. سعدی